می توان ...
می توان غنچه شد ووقت سحر خوش خندید
می توان عطر شد و جام تبلور نوشید
می توان چشمه شد و از دل تپه جوشید
می توان ابر شد و بر سر کیهان بارید
می توان بید شد و در نم باران رقصید
می توان ژاله شد و رخ اقاقی بوسید
می توان دم شد و در ساز دل ونای دمید
می توان نغمه شد و در دل صحرا پیچید
می توان عشق شد و بر سر عاشق شورید
می توان مهر شد و تا ابدیت تابید
برگرفته از نظر یک دوست عزیز...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی