حلما جونیحلما جونی، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

حلما نفس مامان

مهد کودک

چند وقتی میشد که حلما همش میگفت میخوام برم مهت کوکک ( مهد کودک ) و با بچه ها بازی کنم - شعر بخونم - و... با خودم گفتم تاعلاقه نشون میده برم ثبت نامش کنم. به مهد اختر رفتم که خواهرزاده ام علی قبلا میرفت و اسمشو برای اول مهر نوشتم . وقتی برای اسم نویسی رفتم دیگه نمیخواست بیاد میگفت تو برو من همینجا تهنا میمونم . مدیر مهد گفت تاقبل از مهر یه چند روزی بیارینش تا هم با مربی ها و هم با محیط مهد آشنا بشه .کم کم باید از مهد مامان بزرگ !!!خداحافظی کنه .ممنونم از مامان گلم که زود تر از موعد برای نگهداری از حلما بازنشسته شد و به من کمک کرد . ممنونم از تمام تلاشها و کمکهاش . دستش رو میبوسم .هزار بار ممنونم و دوستت دارم      &n...
7 تير 1391

قلم توسن مهربان

دوست عزیزی به نام توسن در رهگذر قدمهایش به خانه حلما 2یادداشت فوق العاده گذاشته که شدند چراغ خانه حلما که سوسویشان تا ابدیت باقی است . اینجا میگذارمشان تاهمیشه به یادش باشیم و همیشه منتظر حضور سبزش: سلام... بگذارید اولش یک اعترافی بکنم اینکه زود رنگم می پرد همانگونه که زود سرخ می شوم . شما هم بدانید و اینهمه چوب نزنید به نازنینی ... واژه های لاغر من ، هذیانهای آشفته ای بیشتر نیستند .مدتهای زیادی می شود که از فضای مجازی به دور بوده ام و هنوز عادت نکرده ام مه چکونه می شود گلریز کرد پاتابه هایی را که گاه عابرانش خود از جنس شکوفه اند. در ازای نظر سرتاسر لطف اتان چیز دیگری نمی توانم بگویم جز اینکه آرزو کنم تاپ تاپ تپش خداوند در قلبتان طنینی همر...
7 تير 1391

کودک و کتاب

هر کتابی که خواندن را به عادتی عمیق و نیازی همیشگی برای کودک تبدیل کند ،‌برایش مناسب است .                                                                ...
5 تير 1391

بابا جونم

امیدوارم تمام پدران خوب سالم و سلامت باشن . بلوز خریدم که حلما کادو بده به بابائیش . وقتی میخواست بده گفت . باباجونم دوستت دارم .  کلمه بابا جونم را اولین بار بکار میبرد و شاید این بهترین کادو برای بابایی بود ...
16 خرداد 1391

پلو خورش

دیشب هوس قیمه کرده بودم . ازشما چه پنهون خاله حلما هم قیمه خیلی دوست داره گفتم بیشتر درست کنم واسه اونم ببرم . شام که آماده شد . حلما گفت مامانی باقالاپلو درست کردی ؟ گفتم نه مامانی واسه دختر گلم پلو خورش درست کردم . گفت باشه میخورم . خلاصه براش ریختم و اونم تا تهش خورد . آخر سر گفت مامانی اینارو برای من درست کردی . گفتم بله . گفت : مامانی دست گلت درد نکنه برای من پلو خورش درست کردی ! و من حسابی ذوقیدم.                                        &n...
7 خرداد 1391

لیله الرغایب

                                                   باز پنجره های ملکوت به بهانه ی دیگر گشوده شد و چه عاشقانه می سراید : این الرجبیون ؟ چه خدای عاشقی که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده می کشد امشب در مناجات و خلوت عاشقانه تان با معبود مرا از یاد نبرید زیباترین نامی که بر روی زبان است نام قشنگ مهدی صاحب زمان است اللهم عجل لولیک الفرج   ...
4 خرداد 1391

عکسهای جدید

دارم میرم خرید   خوردن هندونه با علی   نی نی کاری   نی نی فضول     نی نی متعجب   نی نی غمگین   نی نی شاد         نی نی خندان   نی نی متفکر       ببینین چقدر بزرگ شدم         ...
4 خرداد 1391

برای تمام مادران

       کاشکی می شد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم چقدر مثله بچه گی هام لالایی هات رو دوست دارم ***   کاشکی رو طاقچه دلت آینه و شمعدون می شدم تو دشت ابری چشات یه قطره بارون می شدم ***   کاشکی می شد یه دشت گل برات لالایی بخونم یه آسمون نرگس و یاس تو باغ دستات بشونم ***   بیا که می خوام تو چشات ستاره هام رو بشمرم پیشم بمون که تا ابد دنیا رو با تو دوست دارم ***   دنیا اگه خوب اگه بد با تو برام دیدنیه باغ گل های اطلسی با تو برام چیدنیه ***   کاشکی می شد بهت بگم چقدر صدات رو دوست دارم لالایی هات رو دوست دارم حرف و نگا تو دوست دارم *** مادر.........................
23 ارديبهشت 1391

دخمل کوشولو

دختر کوچولو چرا جیش کردی ؟ شلوارتو چرا خیس کردی مامان جونم دیگه جیش نمیکنم ! شلوارمو دیگه خیس نمیکنم حکایت این روزهای مامانی و دخملی                                                       ...
16 ارديبهشت 1391